تفکر مخرب طالبان ، مخل آرامش منطقه و همسایگان
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۳۲۸۹۲
طالبان طی دو سال حکومت نشان داده که از گذشته درس عبرت نگرفته اند بلکه نسبت به ایران عریان تر از گذشته موضع خصمانه خود را عیان کرده اند
محمد حسین بنی اسدی، دیپلمات سابق در یادداشتی برای جماران نوشت: یکی از دوستان افغان تعریف می کرد در بین پشتونها در دوبی مشهور بود که چند نفر از پشتونهای طرفدار طالبان به دیدن برج خلیفه در دبی می روند؛ یکی از آنها با نگاهی به اصطلاح عاقلانه به برج از دیگران می پرسد این برج با چند راکت ویران می شود؟ تفکر پوسیده و ارتجاعی طالبانی به جای نظاره بر این برج و تمجید و ستایش از طراح و سازنده آن با اتکا به جهالت و واپس گرایی خود تنها به چگونگی ویران کردن این برج می اندیشد، زیرا از علم و دانش و سازندگی و کشورداری بی خبر و تنها ویرانگری محور تفکر اوست .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حال چنانچه اینتفکر در سطح کلان بر افغانستان حاکم گردد طبیعی است که حاصل آن جز کشت و کشتار، ویرانی افغانستان، ظلم و ستم بر مردم این کشو ، به آتش کشاندن منطقه و دردسر برای همسایگان نتیجه ای در بر نخواهد داشت .
یکی از بد اقبالی هایی که دامن گیر ملتها و کشورها می شود حاکمیت بد و وجود عناصر با تفکر ارتجاعی و پوسیده طالبانیسم است. علاوه بر آن رنج و مشقت فراوانی از این تفکر نصیب کشورهای همسایه نیز می شود.
البته همسایگان نیز در پر و بال دادن به این تفکر بی تقصیر نیستند، زیرا اگر کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین با این تفکر پوسیده طالبانی آشنا نباشند حق دارند، ولی تعامل و تساهل همسایه ای چون ایران با گروه عقب افتاده طالبان قابل توجیه نیست.
به یاد دارم همان روزهایی که دولت اشرف غنی مثل برف آب شد و طالبان بدون کوچکترین مقاومتی افغانستان را متصرف شد، مدیر کل وزارت خارجه کشورمان در امور جنوب آسیا با خوشحالی نیوتون گونه از کشف نیروی جاذبه زمین اعلام کرد که نمایندگی کشورمان در افغانستان در دست های امن نیروهای دولت اسلامی است و جای نگرانی ندارد.
راقم سطور در همان ایام چند مطلب در مورد طالبان به رشته تحریر در آورد و آن را ابتدای گرفتاری و تهدید برای کشورمان توصیف کر ، اکنون نیز بر این عقیده ام که طالبان نه تنها بلایی برای مردم افغانستان و جامعه مدنی این کشور است، بلکه تا زمانی که این تفکر بر افغانستان حاکم باشد همسایگان حتی پدر خوانده آنها یعنی پاکستان نیز از شرّ و بدسگالی این تفکر مخرب در امان نخواهد بود .
گر چه در زمان حضور آمریکا در افغانستان برخی از روی دشمنی با آمریکا از طالبان حمایت می کردند و ازدواج مصلحتی بین آنها و طالبان بر همین پایه شکل گرفته بود، در حالی که به قول مولانا «عشقهایی کز پی رنگی بود/ عشق نبود عاقبت ننگی بود».
اکنون که آمریکا صحنه افغانستان را ترک کرده و طالبان چهره واقعی خود را نمایانده ایجاب می کند که در سیاست با این گروه بازنگری شود رویدادهای چند ماه گذشته بر ضرورت بازبینی این سیاست دلالت می کند. طی ماههای گذشته عمده ترین موضوعی که بین ایران و طالبان جلب توجه کرده جلوگیری از حقابه ایران از هیرمند است، در حالیک ه طالبان از بدو قدرت گیری اقدامات ضد ایرانی زیادی از خود نشان داده که چندان بازتاب نداشته است. فرقه واپس گرای طالبان طی چند ماه گذشته علاوه بر تضییع حقوق شهروندان افغانستان به ویژه بانوان نسبت به ایران نیز دو گونه اقدام خصمانه در حوزه ملی و مذهبی از خود بروز داده که غیر قابل چشمپوشی است. اقدامات ضد ایرانی:
۱_تعطیلی اتاقهای ایران شناسی در دانشگاهها
۲_ محدودیت فعالیتهای فرهنگی
۳_تعطیلی کلیه شاخه های کمیته امداد(در کابل مزارشریف هرات فراه )
۴_تعطیلی هلال احمر در نیمروز
۵_ممانعت از ادامه ساخت دانشکده( مرکز ) زبان فارسی در دانشگاه کابل
۶_ حذف تعطیلات نوروز و مخالفت با مراسم شب یلدا
۷_تغییر تقویم از هجری شمسی به هجری قمری
۸_تغییر نام دانشگاهها به پوهنتون و برداشتن نامهای فارسی از سر در دانشگاهها، خیابانها وکوچه ها
۹_اظهار عدم نیاز به آموزش ادبیات فارسی توسط معاون وزیر اطلاعات و فرهنگ طالبان
۱۱_فارسی ستیزی و پشتونیزه کردن افغانستان
۱۲_ مقابله با آثار تمدن ایرانی
اقدامات ضد شیعی:
۱_مخالفت با عاشورا و حذف تعطیلات عاشورا
۲_مخالفت با حضور خیابانی عزاداران حسینی و نصب پرچم بر سر در منازل و مغازه ها و خیابان ها
۳_مخالفت با ایستگاه های صلواتی نذورات و ایجاد سقاخانه
۴_حکومت تک صدایی ،شیعه ستیزی
۵_حذف تدریس فقه جعفری از آموزش ها
۶_برکناری قضات شیعه از مناصب قضایی
۷_بستن مالیات بر مدارس دینی شیعیان در مقابل دادن شهریه و بودجه به مدارس جهادی خود
بدیهی است این اقدامات طالبان و دهها نشانه دیگر از تفکر ضد ایرانی و ضد شیعی این فرقه واپسگرا مقدمه ای از اقدامات دیگری است که در زمانهای مقتضی آثار مخرب آن بروز و دامن ایرانرا خواهد گرفت.
قطعا همسایگان افغانستان مسئولیت خطیری نسبت به تعامل با این تفکر مخرب و رسالتی در جهت شناساندن این غده سرطانی به جهانیان در مجامع منطقه ای و جهانی بر دوش دارند. بدیهی است سیاست شتر سواری دولا دولا که وزارت امور خارجه کشورمان اتخاذ کرده، نه در جهت منافع مردم افغانستان و نه در جهت منافع ایران و نه در جهت صلح و ثبات منطقه ای و جهان است.
لذا احساس می شود هنوز که این گروه طالبان با شناسایی جهانی مواجه نشده فرصتی برای تجدید نظر نسبت به سیاستهای ملایم و سپردن سفارت در تهران به نماینده طالبان فراهم باشد.
طالبان طی دو سال حکومت نشان داده که از گذشته درس عبرت نگرفته اند، بلکه نسبت به ایران عریان تر از گذشته موضع خصمانه خود را عیان کرده اند. این رفتار و کردار طالبان در حالی است که مشروعیت و مقبولیت داخلی و منطقه ای و جهانی پیدا نکرده اند و در موضع ضعف قرار دارند. از سوی دیگر به لحاظ اقتصادی نیز به راههای مواصلاتی کشورمان نیاز دارند .
طبیعی است در صورت استحکام و توانمند شدن این فرقه در افغانستان و شناسایی جهانی به همان نسبت مواضعشان نسبت به ایران منفی تر و علنی تر خواهد شد. جای آن دارد جمهوری اسلامی نسبت به سیاستهای انعطاف پذیر دوجانبه خود در قبال طالبان تجدید نظر کند و در حوزه منطقه ای و جهانی نیز پیشاهنگ به نمایش گذاردن چهره واقعی این فرقه خطرناک و مانع شناسایی این گروه بر افغانستان شود.
از سوی دیگر رسانه های کشورمان و جامعه مدنی و نهادهای مردم نهاد نیز مسئولیت دارند که به نوبه خود با انعکاس افکار و اعمال این گروه از جمله نقض و پایمالی حقوق بانوان و دختران دانش آموز افغانستان، علم ستیزی، جابجایی اقوام ، حکومت تک صدایی و پایمالی حقوق سایر اقوام از جمله هزاره و تاجیک و ترکمن و...، حمایت از احمد مسعود و سایر مبارزین ضد طالبان و... چهره آنان را نزد افکار عمومی افشا و فشار لازم برای تصحیح افکار ارتجاعی آنان اعمال کنند. گرچه
هر که ناموخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: طالبان افغانستان منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۳۲۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت روزنامه جمهوری اسلامی از مدارا با طالبان بدون خط قرمز/ جازدن سیل به جای دادن حقابه!
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: رواداری برای دولتها یک راهبرد مفید و موثر برای دستیابی به موقعیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیانهای فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلیالله علیه وآله پایبندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «...فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسولالله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن میتوانند مردم را به مسیری که میخواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
عجیبتر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را میپسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشورها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر منالشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضربالمثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پایبند نبودن به قوانین و مقررات بینالمللی را دارند برحذر باشند، آنها را به راحتی تحمل میکنند، تخلفاتشان را نادیده میگیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار میدهند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت میکنند و باعث ناامنی منطقه شدهاند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده ولی آشنایان با تفکر او گفتهاند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین میکند، دومی راه عبور را برایشان باز میگذارد و سومی بودجه و مراکز برنامهریزی آنها را برعهده دارد.
جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروههای متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر میدهند و این کشور را کانون ناامنی میدانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق میافتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش میاندازد در حالی که همه میدانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایتهای خود را به گردن داعش میاندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن میگیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا میکند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.
پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه میدهد و این گروه علیرغم بدعهدیها و تخلفاتی که از قوانین بینالمللی دارد دائماً از ایران امتیاز میگیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران میگیرد و مهمتر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش مییابد ولی حکمرانان ما به هشدارها اعتنا نمیکنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901685